محل تبلیغات شما
2.در غم غربت قدیم

اعتقاد راسخی در بین عموم وجود دارد که طبق آن، مردم در آن روزها چه از جهات اقتصادی، و چه از جهات اخلاقی و فرهنگی و حتی دین مداری یا حالات روحی و روانی و از این روزها بهتر بوده اند. گویی همه ی این پلیدی ها زاده ی زندگی مدرنند. ضرب المثل ناطر بر این،"سال به سال دریغ از پارسال " هم حکایت از این باور ِ  تا حدودی نادرست دارد. در این قسمت به کند و کاو در ریشه های این باور پرداخته شده است:
از جهات مالی و اقتصادی، نمودار های سرانه های درامد و قدرت خرید و معیار های دیگر که حاکی از میزان مصرف حامل های لذت است، به وضوح نشانگر وضع صعودی عامه ی مردم (بجز در زمان بلایای طبیعی یا جنگ و قحطی) در طول زمان است. البته در گذشته، "پایین بودن انتظارات و امکانات، جای کمی برای خواسته های نیافته می گذاشت. چه بسا کسب نان به معنای دقیق ِ کسب نان به کار می رفته است.
اگر وجه دیگیری که مردم آن را "برکت" می نامند بخواهیم در نظر بگیریم، می توانیم ببینیم که این "برکت" به معنای شاخص "درجه ی مطلوبیت یا ut" در نظر گرفته می شود و بدیهی است که برکت مقدار مشخصی پول برای کسی که گرسنه و درمانده است بسیار بیشتر از کسیست که سیر و ایمن است.
در رابطه با معنویت، در صورتی که معنویت را اعتقاد به نفوذ ارواح و خدایان خیر و شر و در نظر بگیریم، به دلیل ترکیب پیچیده ی اینها با خرافات(که ادیان هم صریحا آن را نفی کرده اند)، این معنویت در معنای مثبت آن نیست. مگر آنکه دینی بودن به معنای رازوار دیدن و وایسته دیدن جهان باشد، که ناشی از جهل و ترس بوده و با رشد علم از آن کاسته شده است.و در صورتی که معنویت را در اطاعت از اوامر انبیا بدانیم، مثال های بسیاری در کتب مقدس بر خلاف این اعتقاد موجود است. و اگر کثرت جهاد و شهادت را نشانه ی معنویت بیشتر بدانیم، باید اشاره کرد که قدرت طلبی کلیسا و انتقام جویی های قومی و در یک کلام، خلط دین با قدرت ی عوامل اصلی آن بوده است و بعید بتوان آن را به اجرای باطنی دستورات دینی و بدون ترس و طمع دنیوی توسط کثیری از مردم مربوط دانست.
از جهتی اطلاع ما از احوال قدیسان و عارفان قدیم را می توان عمدتا محصول مریدکاری و حامی گری دانست. اما سوال جالبی که می توان مطرح نمود این است که چرا همه ی این عارفان و موجودات شبه آسمانی تنها در اساطیر و قصص قدیم یافت می شوند؟ آیا جهان ناتوان از آن است که چنین موجوداتی را در عصر حاضر بپرورد؟ و یا اینکه تعاریف چنین موجوداتی بیشتر حاصل تعارف بوده است؟
و اما در رابطه با اخلاق، معمولا اشاره به همبستگی های قومی ای می شود که در گذشته شدت بیشتری داشته است؛ اما باید دانست که این همبستگی های قومی که منجر به امداد هایی می شده است، دارای دو مولفه است: اولی مهر به خودی و دومی قهر به دیگری. هردو مولفه ی نامبرده کم شده اند ؛ هرچقدر که کم شدن اولی بار متفی دارد، کم شدن دومی نتیجه ی مثبتی دارد. چه بسا در تفکر قدیم، همیشه حق با خودی بوده و همیشه دیگری را مقصر دانسته و به جدال می پرداخته اند.
در زول زمان عقل آدمی پیچیده تر و تکامل یافته تر شده است؛ "انسان قدیم بیشتر به کودک شبیه بوده و کودکان بسیار معصوم و بی گناه می نمایند.اما توجه کنیم که کودکان به معنایی که معمولا در نظر است معصوم و بی گناه نیستندو گودکان بیشترین مقدار منیت و خودخواهی و انحصارطلبی و بی منطقی را دارند اما قدرت ندارند. آنچه باعث دوست داشتنی شدن آنان می شود رقتی است که بر ناتوانی آنان می آوریم."

از دیگر علل خوب نمایی گذشته، اعتقاد مرسوم بر پوشاندن بدی ها و به گونه ای سانسور حقایق موجود به خصوص از جهات اجتماعی است. به این معنی که یازتولید رفتار های ناشایست در ادبیات به نوعی از منظر اخلاقی ناشایست در نظر گرفته می شده است.

پس با توجه به شرحی که گذشت، ستایش گذشته شاید نیازمند بازنگری و تغییر رویه باشد!


در باب مبارزه با تنبلی

TED: Johann Hary - this could be why you are depressed and anxious

فلسفه های روانگردان - فصل نخست(2)

های ,ی ,بوده ,جهات ,اند ,معنویت ,در نظر ,است که ,از جهات ,های قومی ,بوده و

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروش اینترنتی گیوه کلاش کردستان James's collection سایت تفریحی پاتوق دوستی | H اهل سنت واقعی! comarafes Robin's life برنامه ریزی شهری.شهرسازی.جغرافیا کد تخفیف سفارش غذا زود فود | zoodfood onualpasi هــــزار تـــویــــ دنیــــایــــ مـــــن